۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

روزگار مدرسه ابتدایی 8- کچل کردن

از دغدغه های مهم ما در دوران مدرسه اجبار به کچل کردن یا کوتاه کردن موی سر با ماشین نمره 4 بود. هر سال اول مهر که مدرسه می رفتیم باید سرها تراشیده می شد وگرنه یا نمره انضباط ما کم می شد یا توسط ناظم محترم به شکل عجیبی این کار انجام می شد. مهم ترین دلیل مقاومت بچه ها هم این بود که در سه ماه تابستان حسابی موها بلند می شد و همه احساس خوش تیپی می کردند و بعد مجبور می شدند که خود را بدون مو تصور کنند. در نزدیکی خانه ما آرایشگاه مردانه ای بود که شخص آرایشگر عادت به مسخره کردن بچه ها داشت. می گفت این کله ها شما شبیه به کدو تنبل است و آن ها که درس نمی خوانند کله شان عین کدو تو خالی است.
در طی هفته اول اگر موها کوتاه نمی شد، خود مدرسه دست به کار می شد. یک سال، یکی از بچه ها به هیچ کدام از اولتیماتوم ها توجهی نکرد و دست آخر ناظم محترم رفت سر صف و گوشش را کشید و تا آن سکوی معروف آوردش. بعد پس از چند تنبیه نوازش گونه جلوی همه یک چهارراه جلوی موهایش درست کرد و گفت حالا دیگه مجبوری بری موهات را کوتاه کنی.

۱ نظر:

هم سرويسي قديم شما گفت...

با سلام
خاطرات خوبي بود ، ما را هم به ياد خاطرات دوران دبستان و راهنمايي انداخت.
ممنون،