۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

آن چه از سیدنی دیدم- 1

حدود یک هفته در سیدنی بودیم. دنیایی متفاوت با همه جاهایی که تا بحال دیدم. استرالیا جایی است که گویی ته دنیاست و از همه جا دور است. اختلاف ساعت 7.5 ساعت با تهران و 10 ساعت با برلین دارد و فصل هایش نیز نقطه مقابل نیم کره جنوبی است.در این جا مشاهدات و برداشت هایم را در مورد سیدنی می نویسم.

سیدنی شهر گران
استرالیا در مقایسه با اروپا و ایران خیلی گران است، از نظر استانداردهای زندگی در این چند ساله همیشه جزو 10 شهر اول دنیا بوده است اما بسیار گران است. مثلا اجاره یک آپارتمان 80 متری 2 خوابه نوساز، ماهانه 1900 یورو است، یا اجاره یک سوئیت ماهانه حدود 1300 یورو است. پرداخت اجاره ها به صورت هفتگی است و توافق برای اجاره منزل نیز به همان صورت هفتگی انجام می شود.
هزینه زندگی به طور کلی بسیار بالاست و برای یک زندگی متوسط رو به بالا ماهانه باید حدود 3000 یورو هزینه کرد. در مقابل درآمدها نیز بالاست. حقوق یک مهندس سالانه بین 80 هزار تا 140 هزار دلار استرالیاست (60 هزار تا 100 هزار یورو) که به صورت خالص حدود 6 تا 9 هزار دلار استرالیا دریافتی خواهد بود. 
با این وضع هزینه و درآمد، اگر درآمد داشته داشتی برای زندگی جای خوبی است و اگر کاری نداشته باشی و بخواهی از جیب بخوری، طی چند ماه هر چه داری از دست خواهی داد.

قهوه واقعا تلخ

از سریال قهوه تلخ تا بحال قسمت های 11 تا 18 را دیده ام. نه کارشناس رسانه ام، نه چیزی در این زمینه ها می دانم، اما به عنوان مخاطب دریافت من از این سریال، چیز جدیدی نبوده است. این سریال یک ورژن نازل از سریال شب های برره است.
در هر قسمت یک نفر هست که 4 تا 10 بار عبارت پدر سوخته و ... را تکرار می کند، چند خانم به هم فخرفروشی و حسودی می کنند، حرف های ابله ها زده می شود و داستان تمام می شود. حالا ممکن است که چندتایی هم جمله معترضه یا طنزمعنا دار در آن گفته شود که به نسبت کل زمان سریال چیزی نیست. در مقام مقایسه این سریال هم چیزی شبیه به اخراجی هاست که بازه ای از تاریخ ایران را به سخره گرفته و روایتی هزل گونه برای شاد کردن مخاطب ارائه می کند و همانطور که اخراجی ها پرفروش شد، این سریال هم پرفروش خواهد بود. بدترین جای سریال به نظرم تصویر همان مسوول امنیه است که دائما فحش می دهد و مستشار را تحقیر می کند و مخاطب از فرط بلاهت ایشان باید بخندد و لبخند بزند و این هم باز روایتی قریب از همان داستان اخراجی هاست.
فروش خوب سریال نشان دهنده نیاز بازار است که تشنه محصول جدید است و شاید خلاصی از صدا و سیما و شاید به دنبال ذره ای خنده! هر چه هست بازار کشش دارد و سرمایه گذاری در این بازار، درآمد خوبی برای سرمایه گذار خواهد داشت.

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

کلاس آشنایی با فرهنگ ها

روزهای اول شروع درس خواندن در برلین، کلاسی داشتیم به نام Inter Cultural Training که هدف آن آشنا کردن دانشجویان با فرهنگ های مختلف و شیوه های رفتاری و مدیریت کردن تضادهای احتمالی بود. مثلا مقایسه صریح بودن و مبهم بودن بین غربی ها و شرقی ها و یا پذیرفته سلسله مراتب در غربی ها و شرقی ها. نکات جالبی در کلاس طرح شد و در انتهای کلاس استاد مربوطه، طرح های یک خانم چینی به نام Liu Young در توصیف فرهنگ های شرقی و غربی را نمایش داد. این طرح ها قدیمی هستند اما برای وصف گونه های رفتاری، گویا و کاربردی هستند. 
نمونه این طرح ها در این لینک در دسترس است. (قرمز نماد شرقی و رنگ آبی نماد فرهنگ غربی است) +

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

وقت گذرانی برای اینترنت

این ترم درسی داریم به نام آمادگی برای انجام پروژه در شرکت ها. رویکرد این درس استفاده از ابزارهای جدید برای انجام پروژه است. استاد محترم ما می گفت به جای این که بنشینید و ساعت ها وقت به چرخیدن در فیس بوک و گوگل ریدر بگذرانید، سراغ ابزارهای جدیدی که در گوگل است بروید (مانند گوگل آنالیتیکز) و ایده های جدید بدهید تا بتوانید پول دربیاورید. می گفت با این همه وقت گذارانی پای اینترنت، در نهایت آدم های سطحی می شوید که دانش و مهارت شان هیچ عمقی ندارد. 

مدیریت پروژه در آلمان

گفته می شود که ایستگاه راه آهن مرکزی برلین، بزرگترین و مدرن ترین ایستگاه قطار در اروپاست. این ایستگاه را در سال 2006 به دلیل مسابقات جام جهانی در برلین ساختند. این ساختمان 8 طبقه دارد و سقف آن به گونه ای طراحی شده است تا از انرژی خورشیدی، برق مورد نیاز ایستگاه را تامین کند. در این ایستگاه در چند طبقه قطارها مسافران را پیاده و سوار می کنند.
چند روز پیش استاد درس مدیریت پروژه ما می گفت که برای ساخت این ایستگاه 12 تیم مهندسی و ساخت به کار گرفته شده بودند. منتها در طراحی این ایستگاه یک مشکلی وجود دارد و در زمان طراحی، سقف طبقه بالای ایستگاه که قطارها در آن توقف می کنند، از طول قطارها کمتر است و اتفاقا واگن های درجه یک در قسمت بدون سقف قرار می گیرند. استاد ما به شوخی می گفت که جریمه آدم های پول دار ااین ست که برای سوار شدن به قطار، در صورت بارش برف و باران اول باید خیس شوند و بعد سوار قطار شوند. عکس های مراحل ساخت ایستگاه در این لینک است. +)

نمای از بالای ایستگاه
نمای بیرونی ایستگاه

نمای داخل ایستگاه
طبقه بالای ایستگاه
نمای داخلی ایستگاه


۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

خرید و فروش ارز راهی برای کسب درآمدی مناسب

این روزها که ارز به صورت سهمیه بندی شده از طریق بانک ها و صرافی ها با بلیت مسافرتی تا سقف 2000 واحد داده می شود، هر روز می توان یک درآمد خوب به دست آورد. 
ابتدا صبح به یک آژانس مسافرتی بروید و همراه با دو عدد پاسپورت، یک بلیت برای ترکیه که نیازی به ویزا ندارد، خریداری نمایید. آژانس برای شما بلیت الکترونیکی صادر می کند. از بلیت ها کپی بگیرید و سپس با کپی بلیت ها به یک صرافی بروید و به ازای هر نفر، 2 هزار یورو معادل 4 هزار یورو خریداری کنید. صرافی کپی بلیت ها را مهر می زند. یوروی به دست آمده را به یک صرافی دیگر ببرید که ارز آزاد را خرید و فروش می کند. تفاوت قیمت آزاد و دولتی هر یورو حدود 50 تومان است. بنابراین به ازای 4 هزار یورو، 200 هزار تومان استفاده خواهید کرد. مجددا به آژانس مربوطه مراجعه کنید و بلیت ها را پس بدهید. هزینه کنسل کردن بلیت هواپیما، حداکثر 50 هزار تومان است. در حدود چند ساعت، حداقل 100 هزار تومان کسب کرده اید.