در مدرسه 1500 نفری ما تعدادی از بچه ها درس نخوان بودند. یک ناظمی داشتیم که علاقه زیادی به تادیب محصلان داشت. هر از چندی از معلمان لیست شاگرد تنبل ها را می گرفت و در زمان در زنگ تفریح لیست معروفش را می آورد و اسامی درس نخوان ها را از پشت بلندگو اعلام می کرد و می گفت "بیایید این جلو کنار من" آن جلو یک سکو بود که معلمان آن جا می ایستادند و بر کل صف ها اشراف داشتند. این دانش آموزان تنبل را می آورد روی این سکو و می گفت: "بچه ها این ها شاگرد تنبل های مدرسه هستند که درس نخوانده اند و حالا هم با شمارش من آن ها را هو کنید." به اشارت او هو کردن شروع می شد و خاتمه می یافت. سپس من باب تبشیر می فرمود که همه بدانند هر کس درس نخواند هو می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر