۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

آرزوی هم زبانی

اگر خدا زبان همه آدم ها را یکسان می کرد آنگاه
این همه بدبختی برای یادگیری زبان غیر مادری وجود نداشت،
هر جای دنیا می رفتی راحت حرف می زدی،
تو شهرهای ایران به خاطر غیربومی بودن، اذیت نمی شدی،
شغل مترجمی ایجاد نمی شد، (مثل مورینیو)
دارالترجمه جمع می شد،
بخشی از مشکلات قومی، قبیله ای حل می شد،
آدم ها به خاطر دانستن زبان دیگر به هم پز نمی دانند و کلمات سایر زبان ها را استفاده نمی کردند،
وقتی دو نفر همشهری می خواستند طوری حرف بزنند که بقیه نفهمند، نمی توانستند به زبان شهرشان حرف بزنند،
وقتی از کسی می پرسیدند: ?How are you نمی گفت: Yes!

۴ نظر:

فهیم گفت...

سلام
همه پست هاتو خوندم.
عالی بود، عالی.

با گودر دنبال می کنم.
موفق باشی.

فهیم

عندلیبان گفت...

زبان های متفاوت دنیاهای متفاوت را بوجود میاورند ... اگر همه یکجور حرف می زدند آنوقت دنیا بیشتر تکراری و خسته کننده میشد. نمیشد؟

عندلیبان گفت...

در پاسخ به در جستوی معنا: اگر زبان های مختلف دنیاهای مختلف به وجود نمی آورند پس چرا من دوست دارم شعرهای فارسی را بخوانم و به موسیقی فارسی گوش کنم ولی مقالات علمی را بیشتر به زبان انگلیسی می پسندم. منظورم از دنیای متفاوت لزوماً دنیای فیزیکی متفاوت نبود. وقتی دو نفر با هم به زبان چینی صحبت می کنند، کاملاً مشخص است که دنیای آنها با دنیای توی ایرانی متفاوت است. شرایط و محیط های متفاوت زبان های متفاوت را به وجود آورده و تبادل متقابل زبان و تفاوت های محیطی بعد از گذشت این همه سال معجونی ساخته که من به طور قطع می توانم آنها را دنیاهای متفاوت بنامم. البته به طور قطع در سالهای بعد بیشتر مردم دنیای حداقل یک زیان مشترک خواهند داشت ولی این به مفهوم این نیست که افراد از زبان و دنیای خودشان به طور کلی جدا شوند.

عندلیبان گفت...

البته داشتن یک زبان مشترک در کنار زبان مادری به نظر من آرزوی زیباییست و تحقق پذیر :)