۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

سیر زندگی


یکی از علاقه مندی هایم دانستن خواسته های انسان در چند سال آینده است و این که بدانم مثلا یک انسان 40 ساله به چه چیزهایی فکر می کند و دنیا را چگونه نگاه می کند. این روزها چیزهای جدیدی از این سلوک زندگی کسب کرده ام. 

در نگاه کلان: 
20 تا 25 سالگی: دانشگاه، سربازی، کار
25 تا 30 سالگی: ازدواج
30 تا 35: خرید منزل و خودرو و بچه دار شدن
35 تا 40 سالگی: سبک شدن قسط ها، مسافرت داخلی و خارجی، فکر کردن به خرید خانه دوم، شاید بچه دوم
40 تا 45 سالگی: خرید خانه دوم و اجاره دادن آن، فکر کردن به مدرسه بچه از نوع غیرانتفاعی
45 تا 50 سالگی: بزرگ تر کردن خانه
50 تا 55 سالگی: برنامه ریزی برای دبیرستان و دانشگاه فرزندان، برنامه ریزی برای بازنشستگی و راه انداختن کار جدید
55 تا 60 سالگی: بازنشستگی و کار و بار دوم، فرستادن فرزندان به خانه بخت
در طول این سال ها، اگر اتفاق خاصی نیفتد، کار روزانه همواره برقرار است، هر چند سال یک بار مبلمان و اثاث خانه، عوض می شود، سر زدن به منزل پدران و مادران در آخر هفته ها برقرار است، بچه ها بزرگ می شوند، موها ریخته و سفید می شوند. در همین راستا سریال های پرت و پلای تلویزیونی هم به صورت مستمر دیده می شوند.
با این تصویر کلان از این زندگی، آنچه مهم می شود این است که به صورت خرد و روزانه چه اتفاقی می افتد و سرانجام هر فردی چه خواهد شد. شاخص های چقدر کتاب می خوانی، چقدر ورزش می کنی، چقدر در شغل که داری رشد می کنی، چقدر برای یادگیری تلاش می کنی و ... موارد دیگری هستند که کسی از آدم سوال نمی کند.

هیچ نظری موجود نیست: