در ايران مجبوري كه هر از چندي خود را با افزايش قيمتها وفق دهي و به خواسته تاكسي و كاسب در گران شدن خدمات و كالا مطاع باشي. حتي اگر وضعت خوب باشد و به اين چيزها نخواهي فكر كني، بالاخره بخشي از فكر و روان و وقت، صرف اين كه چه چيزي گران شد و نشد و آخرين قيمت فلان چيست، خواهد شد. در مقابل در كشورهاي توسعه يافته كه تورم در حداقل مقدار ممكن است، قيمتها همواره يكسان است و كمتر اتفاق ميافتد كه كسي بخواهد به اين مسائل فكر كند.
تبعات و آثار تورم در جامعه ايران قابل توجه است. ناخواسته افراد مجبور هستند به اين فكر كنند كه سريعتر پول خود را تبديل به سرمايه كنند. مثلا دغدغه خريد خانه يكي از معضلات در ايران است كه همه به دنبال خريد خانه هستند، چون هر قدر ديرتر اقدام كني، مجبوري كه بيشتر پرداخت كني، يا اين كه اگر مستاجر هستي بايد به اين فكر كني تا سال بعد چقدر بايد پسانداز فراهم كني تا به عنوان رهن يا اجاره پرداخت كني. اين ها حداقل تبعات تورم بر رفتار مردم است. مردمي كه هميشه به فكر آينده هستند كه شايد در آينده از آن لذت ببرند، حتي به قيمت از دست دادن زمان حال.
حال در يك كشور بدون تورم، چون رشد قيمتي به معناي تورمي وجود ندارد، اين دغدغهها از مردم به دور است و مردم به جاي تلاش بيشتر براي پسانداز و خريد كالاهاي سرمايهاي، ترجيح ميدهند پول خود را صرف حال خود كنند و دغدغه افزايش قيمتها را در آينده ندارند. قميت خانه و مسكن و تاكسي و سنگك و ... يكسان است.
دقيقتر كه به اين تفاوت جامعه تورمدار و بدون تورم نگاه كنيم، خواهيم ديد كه مردم ايران مجبورند چه هزينههاي سنگيني را بابت اين موضوع پرداخت كنند و وقت خود را صرف چه چيزهاي بي خودي كنند.
۱ نظر:
سال نو مبارک
انشالله امسال سال بهتری باشد
ارسال یک نظر