۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

برداشت هايي از برلين: 35- همسايه و پليس


ساعت 4:30 صبح بود كه با صداي زياد همسايه بالايي از خواب بيدار شدم، نمي دانستم در حال چه كاري است ولي هر چه بود داشت سر و صدا مي كرد. با خودم گفتم كه ما هيچ وقت از بابت همسايه شانس نداشتيم چه در ايران، چه در آلمان. اين سر و صداي بي پايان ادامه داشت و در خواب و بيداري بودم كه ديدم، زنگ در آپارتمان را مي زنند و پشت درب، فردي ايستاده است و سر و صدا همچنان ادامه داشت. درب را باز كردم، ديدم دو نفر پليس با شخصيت يكي آقا و يكي خانم آمدند و گفتند كه اين سر و صدا مال شماست. همسايه ها ناراحت هستند و صدا باعث آزار بقيه شده است. گفتم كه اين صدا توسط همسايه بالايي در حال توليد است. پرسيد يك طبقه بالاتر يا دو طبقه كه گفتم همين يك طبقه بالا سر ما. تشكر كردند و رفتند تا خدمت همسايه بالايي برسند. دقايقي بعد صدا قطع شد. چون پليس آمده بود و تذكر داده بود.
طبق قوانين آلمان، ساعت 10 شب تا 6 صبح زمان استراحت است و در اين زمان كسي حق ايجاد مزاحمت براي سايرين را ندارد. حتي استحمام هم مشمول اين قاعده است و اگر همسايه اعلام كند كه صداي حمام موجب آزار او شده است، حق پيگيري از طريق پليس را دارد.
در ايران كه بوديم، يك بار يكي از همسايه ها داشت سر و صدا مي كرد، كه به 110 زنگ زدم، و خوشبختانه آمد و تذكر داد. منتها بعد از آن همسايه محترم، آمد و زنگ همه را زد و پرسيد آيا شما زنگ زده ايد و تا مدت ها در جلسات آپارتمان صحبت از اين بود كه چرا بايد يك نفر به پليس زنگ بزند و چرا بايد پليس بيايد دم درب منزل، اين اصلا خوبيت ندارد!

هیچ نظری موجود نیست: