به عنوان مستمع آزاد در يكي از كلاسهاي درس مديريت تغيير شركت كردم. در اين درس روشهاي مديريت تغيير در سازمانها ارائه مي شد و تقريبا همان مدلهاي رايج و شناخته شده در ايران توسط استاد درس گفته ميشد. در بخشي از درس، استفاده از مشاور به عنوان يكي از روشهاي مديريت تغيير گفته شد و اين كه در چه مواردي سازمان لازم است از مشاور براي تغيير استفاده كند. بعد هم يك متدولوژي براي انتخاب مشاور ارائه كرد كه بر مبناي اندازه سازمان و اندازه بازار (فروش) سازمان در نظر گرفته شده بود. سپس استاد مشاورهاي مشهور در زمينه مديريت را معرفي كرد و چند دقيقهاي در مورد مكينزي و رولند برگر توضيح داد و با افتخار مي گفت كه اين رولند برگر آلماني است و از بهترين شركتهاي مشاور مديريت در دنياست.
نكات بعدي كه استاد گفت و به نظرم خيلي هم جالب و كاربردي آمد، اين بود كه متدولوژي نظارت بر مشاور را ارائه كرد و گفت كه 4 متدولوژي در دنيا به عنوان روشهاي نظارت بر مشاور وجود دارد و از هر كدام بايد به چه صورتي استفاده كرد.
محتواي اين جلسه درس، از مواردي بود كه حداقل من تا بحال در ايران نديده بودم و از كسي نشنيده بودم كه استادي در جلسات درس خود اين چيزها را آموزش دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر